Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری برنا»
2024-05-01@01:41:27 GMT

چرا بعضی‌ها همیشه عصبانی هستند؟

تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۲۲۳۸۱

چرا بعضی‌ها همیشه عصبانی هستند؟

طرح‌واره‌ها یا همان الگوهای مضر و آسیب‌زایی که از دوران کودکی با ما همراه هستند، انواع و اقسام مختلفی دارند و هرکدامشان احساسات خاصی را در وجود ما بیدار می‌کنند.

به گزارش برنا؛ شاید یکی از جالب‌ترین این تله‌های زندگی «استحقاق» آن هم از نوع تکانش‌گری‌اش باشد که باعث می‌شود مثل اسفند روی آتش باشید و هر لحظه خشمتان را توی صورت این و آن منفجر کنید و خودتان را برای داشتن چنین احساسی «محق» بدانید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چرا تکانش گرها همیشه عصبانی‌اند؟

تکانش‌گری الگویی بلندمدت برای ناتوانی فرد در کنترل رفتار و احساساتش است. اگر دچار این طرح‌واره باشید، در کنترل تکانه‌ها و هیجانات خودتان با مشکلات فراوانی مواجه می‌شوید و اغلب بر اساس میل و غریزه و احساسات خود عمل می‌کنید، درحالی‌که اصلاً توجهی به پیامدهای ناشی از آن ندارید. ازآنجاکه نمی‌توانید خستگی و ناکامی را به‌اندازه‌ی کافی تحمل‌کنید، بنابراین قادر به انجام فعالیت‌های بلندمدت به‌ویژه کارهای روزمره و خسته‌کننده نیستید.

تکانش گرها معمولاً به اهمال‌کاری و وقت‌کشی گرایش دارند و درنهایت وقتی کاری را انجام می‌دهند یا آن را نصفه‌ و ‌نیمه رها می‌کنند یا دست به رفتارهای پرخاشگرانه‌ی  منفعل می‌زنند. اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، نمی‌توانید برای انجام کارهای مختلف تمرکز کنید و در طول کار متمرکز باقی بمانید. حتی زمانی که خودتان می‌خواهید به کاری بچسبید، بازهم انجام آن برایتان بسیار دشوار است. درواقع شما نمی‌توانید لذت آنی را فدای رضایت بلندمدت کنید.

مشکل شما برای به تأخیر انداختن رضایت آنی ممکن است شکل اعتیاد به خود بگیرد مانند پرخوری، سیگار کشیدن، استعمال مواد مخدر و رابطه جنسی وسواس‌گونه؛ اگرچه رفتارهای اعتیادی لزوماً نشان‌دهنده ابتلای شما به این طرح‌واره نیست. در حقیقت اعتیاد تنها یکی از چند شاخص این تله زندگی است.

شما در ابراز خشم خود افراط‌ می‌کنید چون احساس می‌کنید که باید آزاد باشید تا بتوانید همه هیجانات خود را تخلیه کنید و البته در نظر نمی‌گیرید که خشم و عصبانیت شما چه تأثیری بر دیگران دارد. مشکلاتی که در کنترل خشم و تکانه‌های خود دارید، شما را در معرض خطر قرار می‌دهد. حتی ناتوانی شما در کنترل کردن تکانه‌ها می‌تواند منجر به بروز رفتارهای مجرمانه‌ ‌شود. معمولاً این تکانه‌ها بیشتر خود را به‌صورت خشونت ناگهانی، قشقرق به راه انداختن و رفتارهای نامناسب نشان می‌دهند.

تکانش گرها عذاب می‌کشند؟

برخلاف سایر تله‌های زندگی ـ که باعث می‌شوند خواسته‌های خود را پنهان کنید ـ طرح‌واره استحقاق و تکانش گری منجر به بیان بیش‌ازحد نیازها می‌شود؛ درحالی‌که دیگران از بروز احساسات خود جلوگیری می‌کنند و به شکلی مناسب خود را تحت نظم و انضباط درمی‌آورند، شما اصلاً چنین کاری نمی‌کنید.

اغلب بیمارانی که دچار طرح‌واره استحقاق هستند، نسبت به این الگوی رفتاری احساس بدی ندارند. این مسئله تله‌ی استحقاق را از دیگر تله‌های زندگی مجزا می‌کند. چون هیچ‌وقت کسی به روان‌شناس مراجعه نمی‌کند که بگوید از اینکه احساس خاص بودن و استحقاق می‌کند، در رنج و عذاب است!

اگرچه بسیاری از مبتلایان به این طرح‌واره همسری دارند که واقعاً از این مسئلۀ رنج می‌برد. درواقع افرادی که دچار این طرح‌واره هستند اغلب به این شکل وارد مرحله درمان می‌شوند، یعنی آن‌ها همسر کسی هستند که به روان‌شناس مراجعه کرده است نه خود فرد! زندگی این افراد تنها زمانی دردناک و عذاب‌آور می‌شود که دیگر قادر نباشند از پیامدهای منفی طرح‌واره‌شان اجتناب کنید، مثل وقتی‌که درنهایت کار خود را از دست می‌دهند، چون وظایفشان را به‌خوبی انجام نداده‌اند یا زمانی که همسرشان آن‌ها را تهدید به جدایی و طلاق می‌کند. تنها در چنین شرایطی است که متوجه می‌شوند دیگران از طرز رفتارشان خوشحال و راضی نیستند و با طرح‌واره‌ی استحقاق مشکل‌دارند.

چرا تکانش گری؟

ریشه اول: محدودیت‌های ضعیف

محدودیت‌های ضعیف بارزترین ریشه تله استحقاق است. در این حالت والدین نمی‌توانند به‌اندازه کافی فرزندان خود را تربیت و کنترل کنند. آن‌ها فرزندان خود را به شیوه‌های مختلف لوس می‌کنند و اجازه می‌دهند که بچه‌ها  هر کاری می‌خواهند بکنند. افراد تکانش گر در کودکی یاد نگرفته‌اند که شکست و ناکامی را تحمل کنند. آن‌ها مجبور به پذیرش مسئولیت و انجام وظایفی نیستند که برایشان تعیین‌شده است. این وظایف می‌تواند شامل کارهای خانه یا تکالیف مدرسه باشد. چنین والدینی اجازه می‌دهند که بچه‌ها با بی‌مسئولیتی از زیر بار وظایف خود شانه خالی کنند، زیرا هرگز تنبیه یا پیامد منفی برای آن‌ها در نظر نمی‌گیرند.

علاوه بر این، چنین کودکانی کنترل تکانه‌های خود را نیز نیاموخته‌اند. والدین به آن‌ها اجازه می‌دهند که بر اساس تکانه‌هایی نظیر خشم و عصبانیت عمل کنند و پیامدهای منفی کافی نیز برای این قبیل رفتارها در نظر نمی‌گیرند. در این حالت ممکن است یک یا هردوی والدین در کنترل کردن هیجان‌ها و تکانش‌های خود نیز با مسائلی مواجه باشند.

والدین برای فرزندان خود الگوی خویشتن‌داری و خودانضباطی هستند، بنابراین والدینی که بر رفتار خودکنترل نداشته باشند، فرزندانی خارج از کنترل تربیت می‌کنند که ممکن است تبدیل به بزرگ‌سالان تکانش گر شوند. بیمارانی که با محدودیت‌های ضعیف بزرگ‌ شده‌اند، معمولاً در دوران کودکی خود با مفهوم عمل متقابل آشنا نشده‌اند. والدین این افراد به آن‌ها یاد نداده‌اند که اگر می‌خواهند چیزی را به دست بیاورند باید هزینه‌ای برایش بپردازند.

در عوض آن‌ها این پیام را به آن‌ها داده‌اند که ما از تو مراقبت می‌کنیم و تو لازم نیست در مقابل کاری انجام بدهی. این امکان وجود دارد که تک‌فرزندها، کوچک‌ترین فرزندان خانواده و تنها پسر یا دختر خانواده استعداد بیشتری برای ابتلا به طرح‌واره‌ی استحقاق داشته باشند، زیرا احتمال اینکه والدین، آن‌ها را لوس و نازپرورده بار بیاورند بیشتر است.

ریشه دوم: افراطی‌گری وابسته

ریشه دوم تله استحقاق به‌خصوص نوع وابسته آن والدینی هستند که فرزند خود را به‌شدت لوس می‌کنند و جوری او را بار می‌آورند که همیشه وابسته‌ی‌ پدر و مادرش باشد. چنین والدینی همه وظایف روزمره و کارهای سخت را به‌جای فرزندشان بر عهده می‌گیرند و حتی به‌جای او تصمیم‌گیری می‌کنند. در این حالت محیط زندگی آن‌قدر امن و حفاظت شده است که دیگر جایی برای این تقاضا باقی نمی‌ماند که کودک بخواهد تا این حد مراقبت و حمایت شود.

تفاوت میان طرح‌واره «وابستگی» و «استحقاق وابسته» در شدت طرح‌واره است. هرچقدر کودک اجازه بیشتری برای وابستگی داشته باشد ـ هرقدر که حمایت و مراقبت از کودک بیشتر باشد و هر چیزی که می‌خواهد به او بدهند ـ احتمال اینکه دچار طرح‌واره استحقاق وابسته شود نیز بیشتر است.

ریشۀ سوم: استحقاق برای جبران افراطی تله‌های دیگر زندگی

برای بیشتر بیماران، طرح‌واره استحقاق یکی از روش‌های جبران افراطی یا حمله متقابل به دیگر تله‌های اصلی نظیر نقص و شرم، محرومیت هیجانی و انزوای اجتماعی است. اگر برای مقابله با طرح‌واره محرومیت هیجانی، دچار تله استحقاق شده باشید احتمالاً در کودکی فریب‌خورده یا محروم شده‌اید.

شاید والدینی سرد و بی‌عاطفه داشته‌اید که شما را از نظر هیجانی محروم می‌کردند، بنابراین تله‌ی استحقاق نوعی حمله‌ی متقابل یا روشی برای جبران افراطی این محرومیت بوده است. حتی ممکن است که در دوران کودکی از نظر مالی محروم بوده باشید. مثلاً اطرافیانی ثروتمند داشتید، درحالی‌که خودتان نسبتاً فقیر بودید. شما چیزهایی را می‌خواستید که والدینتان نمی‌توانستند به دست بیاورند و حالا در بزرگ‌سالی هم می‌خواهید مطمئن شوید که صاحب همه‌چیز هستید.

استحقاق در دوران کودکی شما روش مقابله‌ای انطباقی و سالمی بود، زیرا راهی را  برای خروج از احساس تنهایی، کمبود توجه، محبت و مراقبت که در کودکی تجربه می‌کردید، به شما نشان می‌داد یا حتی راه فراری برای خلاص شدن از شر محرومیت مادی بود؛ اما مشکل اینجاست که شما بیش‌ازحد در این مسیر پیشروی کرده‌اید.

شما در حال حاضر، در جایگاه بزرگ‌سال، از اینکه فریب بخورید یا محروم شوید واهمه دارید، بنابراین تبدیل به فردی پرتوقع، خودشیفته و کنترل‌گر می‌شوید. شما کم‌کم با اطرافیانتان بیگانه شده و در حال تلاش برای اطمینان از برآورده شدن نیازهای خود، بسیاری از افرادی را که می‌توانند خواسته‌های شما را تأمین کنند، از خود می‌رانید.

وقتی خشم تبدیل به‌حق می‌شود

خشم عامل دیگری است که می‌تواند فرد را به‌سوی طرح‌واره استحقاق سوق دهد چون نوعی سازوکار مقابله‌ای در برابر محرومیت است. خشم و عصبانیت مفرط می‌تواند انگیزه‌ای قوی برای فرد باشد تا بر شرایط دوران کودکی خود غلبه کند. درواقع این خشم، کودک را مشتاق می‌کند تا آنچه را  به نظرش ناعادلانه می‌رسد، تصحیح کند.

اگرچه استحقاق اغلب پاسخی علیه احساس محرومیت هیجانی است، اما می‌تواند نوعی واکنش به دیگر تله‌های زندگی نیز باشد. قطعاً کسی که احساس نقص می‌کند یا خود را از نظر اجتماعی ناخواستنی می‌داند، برای جبران این حالت احساس می‌کند که آدم خاصی است. اگر احساس زیربنایی شما این است که «من از بقیه پایین‌ترم» بنابراین ممکن است با گفتن اینکه «نه من آدم خاصی هستم. «یا» من از هر کس دیگری بهترم.» دست به حملۀ متقابل بزنید.

اختلال‌های مربوط به کنترل تکانه‌ها و تحمل شکست و ناکامی ممکن است راهی برای جبران افراطی احساس اطاعت باشد (اگرچه این مسئله معمولاً ریشۀ تکانش‌گری نیست). در چنین مواردی کودک بیش‌ازاندازه تحت کنترل قرارگرفته و تربیت‌شده و سپس علیه نظم و انضباط و کنترل هیجانی طغیان می‌کند.

آیا آدم تکانش‌گری هستید؟

شما هیچ‌وقت اموری را که لازمۀ‌ پیشرفت در کارتان است تا انتها انجام نمی‌دهید. همیشه شکست می‌خورید و درنهایت به همین دلیل احساس ناکارآمدی و بی‌کفایتی می‌کنید.

 ممکن است اطرافیانتان درنهایت به دلیل بی‌مسئولیتی شما از شما بیزار شوند و یا ارتباطشان را با شما قطع کنند.

 زندگیتان شلوغ و آشفته است چون نمی‌توانید به‌اندازۀ کافی منظم باشید و مسیر و ساختار خاصی در زندگی پیدا نکرده‌اید و همیشه احساس می‌کنید که در زندگی خود گیر افتاده‌اید.

شما ممکن است دچار اعتیاد به الکل، مواد مخدر یا پرخوری باشید.

تقریباً در همۀ حوزه‌های زندگی نداشتن نظم و انضباط شما را از رسیدن به اهدافتان بازمی‌دارد.

ممکن است پول کافی برای به دست آوردن چیزهایی که می‌خواهید نداشته باشید.

 ازآنجاکه نمی‌توانید تکانه‌های خود را کنترل کنید با پلیس، مسئولان و مدیران مدرسه یا محل کارتان درگیر می‌شوید.

شما ممکن است به دلیل عصبانیت و رفتارهای خشونت‌آمیز با همسر، فرزندان، دوستان و رئیستان در نظر دیگران غیرعادی و غیرقابل دوست‌ داشتن جلوه کنید.

چطور به جنگ تکانش گری برویم؟

معایب و محاسن قبول نکردن محدودیت‌ها را یادداشت کنید. این کار برای پیدا کردن انگیزه‌ی لازم به‌منظور تغییر، بسیار مهم و ضروری است.

با عذر و بهانه‌هایی که همواره برای نپذیرفتن محدودیت‌ها می‌تراشید، مواجه شوید.

فهرستی از روش‌های مختلفی را تهیه کنید که مشکل شما را در پذیرش محدودیت‌ها در زندگی روزمره نمایان می‌کند. جدول محدودیت‌ها را تکمیل  کنید.

فلش کارتی درست کنید تا به شما کمک کند که در موقعیت‌های مختلف با تله‌ی استحقاق و بی‌انضباطی درونی خود مقابله کنید.

همچنان که برای تغییر و دگرگونی الگوهای رفتاری خود تلاش می‌کنید از دیگران بخواهید که شما را تشویق کنند و بازخورد کارهایتان را به شما بگویند.

سعی کنید با اطرافیانتان همدلی کنید.
اگر طرح‌واره‌ی استحقاق برای شما یکی از روش‌های حمله‌ی متقابل است، سعی کنید طرح‌واره‌ی اصلی زندگی‌تان را درک و روش‌های لازم برای تغییر آن را دنبال کنید.

اگر دچار مشکل بی‌انضباطی درونی هستید، فهرستی از همه‌ی وظایف خود تهیه کنید  و بر اساس اینکه چقدر ملال‌آور یا ناکام کننده هستند، به هرکدام امتیاز بدهید. سپس آرام‌آرام راه خود را به‌سوی انجام موارد سخت‌تر هموار کنید.

اگر در کنترل هیجان‌هایتان دچار مشکل هستید از روش «محرومیت موقت» استفاده کنید.

اگر دچار استحقاق وابسته هستید، فهرستی از وظایف روزمره‌تان تهیه کنید و بر اساس میزان سختی به هرکدام امتیاز بدهید. سعی کنید به‌تدریج کارهایی را بر عهده بگیرید که در حال حاضر به دیگران اجازه می‌دهید آن را برایتان انجام دهند. برای اثبات خود تلاش کنید و نشان بدهید که آدم باکفایتی هستید.

 

آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

منبع: خبرگزاری برنا

کلیدواژه: خشونت زندگی روزمره طلاق مواد مخدر والدین تله های زندگی طرح واره طرح واره دوران کودکی برای جبران محدودیت ها طرح واره ی ی استحقاق تکانه ها ی زندگی بر اساس

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.borna.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری برنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۲۲۳۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

۷ نکته مهم برای آرام کردن کودکی که عصبانی و پرخاشگر است

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از bright side، که کودکان در این سن توانایی ابراز ناراحتی خود را با کلمات ندارند و این به عهده والدین آنها است که به این موضوع رسیدگی کنند تا کودک احساس امنیت و آرامش کند.

در این مطلب چند نکته پیشنهاد می‌دهیم که ممکن است برای مواقعی که کودکتان عصبانی می‌شود، به کارتان بیاید.

۱. اجازه دهید احساسات خود را ابراز کنند.
تلاش برای پایان دادن به عصبانیت سریعتر با روش های بی فایده، مانند فریاد زدن بر سر کودک، موثر نیست. بهتر است بنشینید و اجازه دهید کودک فریاد بزند و گریه کند و اجازه دهید همه چیز به خودی خود آرام شود. هنگامی که کودک عصبانیت خود را ابراز کرد، احساس بسیار بهتری خواهد داشت و کلمات شما معنای بیشتری خواهند داشت. شما همچنین می توانید احساس آرامش کنید و بتوانید با کودک خود در مورد احساسات او و چیزهایی که او را آزار می دهد، بحث سازنده تری داشته باشید.

۲. اگر پرخاشگری کردند آنها را از موقعیت دور کنید.
فریاد زدن، گریه کردن و کوبیدن پاهایشان به زمین بسیار متفاوت از پرخاشگری است، آنها ممکن است شروع به ضربه زدن، گاز گرفتن یا پرتاب کردن اشیا کنند. برای این نوع رفتار، می توانید فوراً کودک را از موقعیت خارج کنید و اگر در جمع هستید او را به مکانی ساکت ببرید. اگر در خانه هستید، می توانید به فرزندتان نزدیک شوید و با لحنی محکم اما نه عصبانی به او توضیح دهید که پرخاشگری بد نیست. آن‌ها می‌توانند هر چقدر که می‌خواهند از شما عصبانی باشند، اما رفتار فیزیکی کاملا غیرقابل قبول است.

اگر از زندگی خسته و کلافه شده‌اید بخوانید

۳. توجه آنها را به چیز دیگری جلب کنید.
کودکان معمولاً دامنه توجه بسیار کوتاهی دارند، به این معنی که آنچه اکنون آنها را آزار می دهد می تواند در چند ثانیه فراموش شود. بنابراین، اگر آنها صحنه ای را در یک فروشگاه ایجاد می کنند زیرا می خواهند شما چیزی برای آنها بخرید، می توانید با چیز دیگری حواس آنها را پرت کنید. می‌توانید یک شی یا اسباب‌بازی را به آنها بدهید که می‌دانید دوست دارند، یا می‌توانید چیزی را در مغازه به آنها نشان دهید که ممکن است مورد علاقه باشد. بهتر است فرزندتان را با سایر کودکانی که در آن زمان ساکت هستند مقایسه نکنید.

۴. از آنها بخواهید در فضایی آرام بنشینند.
این روشی است که بسیاری از معلمان پیش دبستانی از آن پیروی می کنند، جایی که آنها یک نقطه "آرامش" دارند. این می تواند یک گوشه گرم و زیبا از خانه شما با کوسن های نرم روی زمین، کتاب ها، اسباب بازی ها و سایر وسایل سرگرم کننده در اطراف باشد. وقتی کودک شما ناراحت یا عصبانی است، می توانید او را تشویق کنید که در آن گوشه بنشیند و با یک فعالیت حواس خود را پرت کند. مثلاً اگر به نقاشی علاقه دارند، می توانید یک دفترچه با چند مدادرنگی در آن فضا نگه دارید تا سریعتر آرام شوند.

۵. جایگزینی برای آرام کردن آنها پیشنهاد دهید.
کودکان اغلب می خواهند کارهایی را انجام دهند که بزرگسالان می دانند خطرناک است، اما بچه ها آن را درک نمی کنند. آنها احساس می کنند که شما آنها را از دستیابی به چیزی که واقعا می خواهند منع می کنید. بنابراین، به جای فریاد زدن بر سر آنها که کاری انجام ندهند، می‌توانید جایگزین مشابهی را به آنها پیشنهاد دهید که هدف جدیدی برای آنها خواهد بود. این می تواند نسخه ایمن تر از کاری باشد که آنها می خواهند انجام دهند و شما می توانید این فعالیت جدید را برنامه ریزی کنید.

اگر می‌خواهید با افزایش سن اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، با این ۸ رفتار خداحافظی کنید

۶. از قبل به آنها هشدار دهید.
یکی از چیزهایی که بچه‌ها از آن لذت نمی‌برند این است که شما به طور ناگهانی به زمان بازی آنها پایان می‌دهید، در حالی که آنها نمی‌دانستند زمان رفتن فرا رسیده است. شما نمی توانید به آنها بگویید که ۱۰ دقیقه دیگر بازی تمام است، زیرا آنها در این سن درکی از زمان ندارند. کاری که می توانید در عوض انجام دهید این است که به آنها بگویید که می توانند ۲ راند دیگر از بازی خود را انجام دهند و سپس آنجا را ترک خواهید کرد. این چیزی است که آنها می توانند درک کنند و هر چقدر هم که بخواهند برای مدت طولانی تری بمانند، احتمالاً به آن احترام خواهند گذاشت.

۷. حرف‌های آنها را به خودتان نگیرید.
یکی از رایج ترین جملاتی که بچه ها هنگام ناراحتی از بزرگترها می گویند این است: «از تو متنفرم!» و در حالی که توهین و سرزنش کردن آنها بسیار آسان است، این راه به وضوح اشتباه است. آنها واقعاً منظورشان چیزی نیست که می گویند، اما این فقط راه آنها برای ابراز ناامیدی و نشان دادن احساساتشان است. بهتر است آن را نادیده بگیرید و به برنامه خود پایبند باشید، بدون اینکه اجازه دهید رفتار بد آنها شما را ناراحت کند.

کد خبر 848019 منبع: همشهری آنلاین برچسب‌ها خبر مهم کودکان مهارت‌ها خانواده

دیگر خبرها

  • درمان کسانی که زود از کوره در می‌روند
  • کسانی که زود عصبانی می‌شوند سراغ این دمنوش بروند
  • درمان کسانی که زود عصبانی می‌شوند
  • ۷ نکته مهم برای آرام کردن کودکی که عصبانی و پرخاشگر است
  • بنر توهین‌آمیز در دستان دومفریز؛ جشن قهرمانی اینتر، رقیب همشهری را عصبانی خواهد کرد
  • عصبانیت شدید رونالدو از خودش؛ مشت به توپ روی هوا! + ویدیو
  • نیو انگلند 1-4 اینتر میامی؛ هیچ‌وقت مسی را عصبانی نکنید!